هتل کالیفرنیا (بخش اول)
در یک بزرگراه تاریک و خلوت ، نسیمی سرد در میان موهایم میوزد.
هوا پر از بوی تند ماریجوآنا است. در دور دست سوسوی چراغی به چشم میخورد. سرم سنگین و چشمانم کم سوست. باید شب جایی بمانم. زن آنجا در آستانه ایستاده است. زنگ ورود را میشنوم. با خودم فکر میکنم اینجا میتواند بهشت یا جهنم باشد. زن شمعی روشن میکند و راه را نشانم میدهد. در راهرو صداهایی میآید، به گمانم میگویند. «خوش آمدید به هتل کالیفرنیا»، چه جای قشنگی، چه جای قشنگی، چه دیدار دل پذیری، هتل کالیفرنیا اتاق زیاد دارد،هر موقع سال،می توانید اینجا اتاقی بیابید….
On a dark desert highway
Cool wind in my hair
Warm smell of colitas
Rising up through the air
Up ahead in the distance
I saw a shimmering light
My head grew heavy,
and my sight grew dim
I had to stop for the night
There she stood in the doorway
I heard the mission bell
And I was thinking to myself
This could be Heaven or this could be Hell
Then she lit up a candle
And she showed me the way
There were voices down the corridor
I thought I heard them say
Welcome to the Hotel California
Such a lovely place
Such a lovely place
دیدگاه
ارسال شده توسط: صادق نقاشزاده یزدی | ۶ خرداد ۱۳۸۷ ۰۹:۲۷
httpv://www.youtube.com/watch?v=IBJTNx5qrVU
[پاسخ]
ارسال شده توسط: ماري | ۶ خرداد ۱۳۸۷ ۱۳:۳۴
سلام خانم درگاهی
آهنگ زیبا و دلنشینی دارد…
[پاسخ]
ارسال شده توسط: صادق نقاشزاده یزدی | ۷ خرداد ۱۳۸۷ ۰۷:۳۶
تو میتوانی هر موقع تسویه حساب کنی اما …
[پاسخ]
ارسال شده توسط: صادق نقاشزاده یزدی | ۸ خرداد ۱۳۸۷ ۰۸:۱۵
httpv://www.youtube.com/watch?v=77SSoT-o104
[پاسخ]
ارسال شده توسط: صادق نقاشزاده یزدی | ۸ خرداد ۱۳۸۷ ۱۲:۰۴
اجرای اصلی هتل کالیفرنیا توسط گروه ایگلز
httpv://www.youtube.com/watch?v=hcwr1nbmWLI
[پاسخ]
ارسال شده توسط: zahra | ۸ خرداد ۱۳۸۷ ۲۰:۲۴
عجب زمانهای شده تو کامنتا ویدئو میذارن، کارا خدا
[پاسخ]