دنیا بعد از موبایل!
من البته قراره فقط چهار شنبهها اونم درباره سمپاد بنویسم اما از این جایی که حوالی چهارشنبه این هفته بدلیل مشکلی که برام پیش آمد نتوانستم به عهدم وفا کنم؛ امروز میخواهم جبران مافات کنم. آقای سردبیر گویا به ما رخصت دادهاند که دوشنبهها نیز توی جمع اجتماعینویسان، ابراز وجودی کنیم. البته این کار مداوم نخواهد بود. فقط این مطلب را که در ادامه مطلب آمده بخوانید که نظرتان را به من بگویید که آیا با مطالبی از این دست برای دوشنبهها موافقید، یا نه؟
دنیا بعد از موبایل!
بگذارید از همین اول از یک سوال شروع کنم؛ شده تا حالا موبایلتان گُم شود؟ یا حتی برای مدتی قطع شود؟ این اتفاق برای من بارها افتاده است. چون معمولاً تا، قطع و اخیرا یکطرفه نشود نمیروم قبضش را بپردازم. البته همهاش هم از تنبلی نیست؛ بسیاری از مواقع هم از بیپولی است. به هر حال بد مخمصهای میشود! تجربه کردهاید احتمالاً! قطعشدن موبایل آنقدر اضطرار ایجاد میکند که هم برتنبلی چیره میشوم و هم از خیر سایر مواهب مادی بگذرم تا قبض موبایلم را پرداخت کنم. اما نکته عجیب آنجاست که من وسیله خراب و کارِ نکرده زیاد دارم اما هیچ کدام چنین اضطراری در من ایجاد نمی کند؛ از شناسنامهام که تقریبا یک سال است در ستاد حج عمره دانشجویی ماندهاست؛ ماشین لباسشویی که مدتهاست خراب است؛ از همه ملموستر، وام تعویض خودرو که اگر پیاش را بگیرم به کَرم ابوی گرام، ماشیندار میشوم، تا کارها و وسایل خرابِ فروانی که در خانه ما تعمیر نشده، به کنجی افتاده است. همه اینها نشان از آن است که موبایل حسابی خودش را جا کرده و سوگلی وسایلی است که ازش استفاده میکنم. اما چرا؟ چه فرقی است بین موبایل و سایر وسایلی که ازشان استفاده میکنیم ولی چنین جایگاهی ندارند؟
هر وسیله بخشی از نیازهای ما را برطرف میکند یا به تعبیری زندگی را سادهتر میکند اما بعضیها تاثیراتی فراتر میگذارند. چه جوری؟ الان توضیح میدهم. مثلا ماشین لباس شویی کار دستانم را و اتومبیل کار پاهایم را سادهتر میکند؛ اما اتومبیل کاری بیشتر از ساده کردن یک کار انجام میدهد. اتومبیل فاصلهها را کوتاهتر میکند. قبلا جایی که خیلی دور بود الان همین بغل است. هر جهان حداقل وجه ممیزش با جهان دیگر مختصات زمان و مکانش است . بعضی از ماشینها مقیاس محورهایِ مختصاتِ جهانی را که در آن زندگی میکنیم را تغییر می دهند. چگونه؟ سال پیش که پسرخاله ما میخواست برای ادامه تحصیل برود دانمارک خالهمان میگفت:«این پسره به این فکر کرده که میخواد بره اون طرف دنیا؟» من در جواب گفتم: «اون طرف دنیا کجا بود الان تا اَشکِذَر خودمان ۸ ساعت فاصله داریم در حالی که با دانمارک ۴ ساعت. تازه کلی هم نزدیکتر میشویم» یک مثال دیگر حسابی راه گشاست. شنیدهام اولین بار که بحث خطوط تلفن بین شهرهای لسآنجلس و واشینگتن طرح شده بود عده زیادی اعتراض کرده بودند که برای چه این همه هزینه شود؛ ما لسانجلسیها چه کار داریم با اهالی واشینگتن! اما الا حتی نمیتوان تصور کرد لحظهای خطوط ارتباطی بین این دو شهر با مشکل مواجه شود. خطوط ارتباطی بین لسآنجلس و واشینگتن قطع شود چه فرقی میکند با مثلا خراب شدن تمام اُجاق گازهای لسآنجلس؟ خطوط ارتباطی باعث شدهاست که فاصله این دو شهر چنان بهم نزدک شود که گویی در دو محله یک شهر هستند. مثلا همین پسر خاله خودمان، وقتی که ایران بود اگر خیلی زود به زود با همدیگر صحبت می کردیم یا بدبستانی داشتیم، ماهی یک دفعه بود؛ ولی الان که دانمارک است -چون به وسایل ارتباطی، راحتتر دسترسی دارد- هر روز باهم صحبت می کنیم؛ علاوه بر این اینکه راحتتر هم به هم کمک میکنیم. یعنی گویی الان همسایه دیوار به دیوار هستیم.
هرگونه وسایل ارتباطی محورهای مختصات زمان و مکان را تغیر میدهند و بعد از آن به صراحت میتوان از جهانی دیگر صحبت کرد که حداقل زمان و مکان در آن گونهای دیگر است. البته شدت تاثیر این وسایل فرق میکند. مثالا تاثیر دُرُشکه یا پست با هواپیما و پست الکترونیک بطور فاحشی متفاوت است. من الان از یک استاد در فلان دانشگاه آمریکا راهنمایی میگیرم، سریعتر از آنکه بخواهم همین راهنمایی را از یک استاد در دانشگاه شهید بهشتی تهران بگیرم. گویی که اتاق این استاد در همین دانشکدهی علوم انسانی دانشگاه خودمان است.
اما بنظرم موبایل نهایت این اتفاق است. قبلا برای دسترسی به یک فرد در یزد احتمالا می بایست باید ۸۰۰ کیلومتر را مثلا در ۶ ماه می پیمودی ولی بعد از اتومبیل همان زمانی که بین تهران تا کرج لازم بود را صرف میکنی تا به یزد برسی؛ بعد از تلفن یا اینترنت زمانی که قبلا برای رفتن به اتاق بغلی لازم بود صرف میکنی و اکنون با موبایل دیگر انگار محدودیت زمان و مکان به کلی از بین رفته است؛ شبیه به اینکه دوستت روبروی تو نشسته است و تو برای دسترسی به تنها لازم است اراده کنی! دیگر دنیا کوچکتر از این میشود؟!
با موبایل دنیا به کوچکی یک اتاق شده است و همه در این اتاق در کنار هم با هم ارتباط داریم. خوب! توی این دنیای جدید قطع شدن موبایل، شبیه این است که مثلا در گذشته در بیابانی خالی از سکنه رها شوی و تا نزدیکترین انسان فرسنگها فاصله داشته باشید! خیلی سخت است؛ نه؟!
حتما تجربه SMS بازی یا مکالمه با موبایل در نیمههای شب -در حالی که روی تختتان تنهایی دراز کشیدهاید با دوستی که کیلومترها از شما فاصله دارد- را دارید. دوستی که حتی اگر در خانه شما هم حضور داشت نمیتوانستید اینقدر راحت با هم صحبت کنید؛ تنها اگر روی تخت شما دراز کشیده بود شاید اینکار ممکن بود!