مرگ مغزی یا خواب زمستانی؟
لوتوس همچنان در کماست. پستی نوشته نمیشه یا اگرم چیزی نوشته میشه برای خالی نبودن عریضهست. شاید بیشتر شبیه این مریضهای مرگ مغزی شده که به زور دستگاه نگهشون میدارند.
دلایل مختلفی میتونه داشته باشه. شاید نویسندگان وقت آزاد ندارند، شاید انگیزهشون از بین رفته. شاید محدودیتهای لوتوس مانع میشه. هرچی. به دلایلش کار ندارم، سوالم اینه: لوتوس قراره دوباره فعال بشه یا نه؟
من هیچوقت طرفدار این ایده نبودم که چیزی رو به زور نگه داریم. هیچ چیز رو! الان هم اصراری ندارم لوتوس زورکی زنده بشه. فقط موافق این حالت پا در هوا نیستم. اگه مینویسید که بنویسید اگه هم نمینویسید از قدیم گفتند خوب نیست نعش میت روی زمین بمونه. دستگاهها رو جدا کنید، زمان مرگ رو هم اعلام کنید و خلاص. چه اشکال داره؟ خلاصه تکلیف ما رو روشن کنید، ما سه تا ایستگاه قبلتر باید پیاده میشدیم خدا شاهده!!
اما از طرف دیگه هروقت حرف اعلام فوت میشه این حرف هم مطرح میشه که شاید کسانی هستند که اینجا رو ادامه بدن، فقط نیاز به هماهنگی و احتمالا یک شُک داره که لوتوس دوباره سرپا بشه. خب این احتمال هم وجود داره و اونقدر جدی هست که بشه راجع بهش فکر کرد.
من یک پیشنهاد میدم برای اینکه تست کنیم ببینیم کمای لوتوس برگشتی داره یا اینکه دچار مرگ مغزی شده:
اول اینکه خودم سعی میکنم توی یک ماه آینده هفتهای حداقل یک پست «خوب» بنویسم.
دوم از دوستانی که (۱)دستی در نوشتن دارند و (۲)دوست دارند اگه لوتوس فعال بشه جزو نویسندگان باشند (چه اینکه قبلا جزو نویسندگان بودند چه نبودند) خواهش میکنم توی این یک ماه هرکدوم حداقل یک پست «خوب» توی هر زمینهای که دوست دارند بنویسند. اجازه میگیرم که زمان انتشار پستها دست من باشه.
سعی میکنیم در یک ماه آینده هر هفته ۲-۳ بار لوتوس آپ بشه. روی خوب بودن مطالب تاکید دارم.
بعد از این یک ماه، یک ماه بعدش رو ملاک قضاوت میگذاریم. اگر این شُک باعث شد دوباره لوتوس روی غلتک بیفته که فبهالمراد. اگر هم نشد که مرگش رو اعلام میکنیم و دستکم چهار تا پست حسابی نوشتیم که به عنوان سنگ قبر این رو میمونه. چطوره؟
خب این پیشنهاد من بود، نظر اصلی رو سابقون باید بدن که ازشون میخوام توی کامنتها اینکار رو بکنن. کسانی هم که میخوان پستی بنویسن، لطفا اعلام کنن.
دیدگاه
ارسال شده توسط: صادق نقاشزاده یزدی | 1 آگوست 2010 08:23
من سعی میکنم یه خورده بنویسم. نوشتن کلا خیلی خوبه و کلی حس خوب به آدم میده. امان از دغدغه زیاد که باعث میشه آدمها برای کارهای خوشایند کمتر و کمتر وقت بزارند و فقط به کارهای فوری و روزگذران بپردازند.
من این دفعه سعی بیشتری برای شکستن این دور میکنم.
[پاسخ]
ارسال شده توسط: زهرا درگاهی | 1 آگوست 2010 19:38
سلام به همگی و به خصوص خانم سردبیر، من می خوام مطلب بذارم کلمه عبورم مشکل داره….میشه به من کمک کنید ایا؟
[پاسخ]
ارسال شده توسط: منیره | 2 آگوست 2010 22:21
من پایه نوشتن هستم. هرچند گیر اوردن موضوع واسه نوشتن خیلی سختمه.
مرتب هم که باشه بهتره. دیگه حرفی موند؟
[پاسخ]